شهریارم یادت هست...من که زنده به یادآوری خاطره هام...


گل گندم

...شهریارم یادت هست..

در جاده های پیچ در پیچ...

...صبح یک روز بهاری...

به بهانه تولد تو...

تولد تو...

با نوازش دستهای تو در دستهای من...بوی دریا...

ریتم آرام زندگیمان آن روز زمزمه این آهنگ بود...

...یادت هست...

 آغوشتو به غیر من به روی هیشکی وا نکن

منو از این دلخوشیها آرامشم جدا نکن

من برای با تو بودن پر عشق و خواهشم

واسه بودن کنارت تو بگو به هر کجا پر میکشم

....

منو تو آغوشت بگیر آغوش تو مقدسه

بوسیدنت برای من تولد یک نفسه

چشمای مهربون تو منو به آتیش میکشه

نوازشه دستای تو عادت ترکم نمیشه

 ....

فقط تو آغوش خودم دغدغه ها تو جا بذار

به پای عشق من بمون هیچکسو جای من نیار

مهر لباتو رو تن و روی لب کسی نزن

فقط به من بوسه بزن به روح و جسم وتن من



نوشته شده در چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:,ساعت 13:11 توسط فروینا| |


Power By: LoxBlog.Com